سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روی بال فرشته ها

 

 

     خدایا شکر

 

 

                                     به نام خدا

 

 

                                      خدایا شکر

روزی مردی خواب عجیبی دید !دید که پیش فرشته هاست

و به کار های آنها نگاه می کند . هنگام ورود ،دسته ی بزرگی از

فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی

را که توسط پیک ها از زمین می رسند ،باز می کنند و داخل

جعبه می گذارند .

 مرد از فرشته پرسید: شما چه کار می کنید؟ فرشته در حالی

که داشت نامه ای را باز می کرد ،گفت :اینجا بخش دریافت

است و ما دعا ها و درخواست های مردم را،تحویل می گیریم .

مرد کمی جلوتر رفت ،باز تعدادی از فرشتگان را دید که

کاغذ هایی را داخل پاکت می گذارند و آنها را توسط پیک هایی

به زمین می فرستند .

مرد پرسید: شما ها چه کار می کنید ؟یکی از فرشتگان با عجله

گفت:اینجا بخش ارسال است ؛ما الطاف و رحمت های خداوند

را برای بندگان به زمین می فرستیم .

مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است !

مرد با تعجب پرسید:شما چرا بیکارید ؟! فرشته جواب داد :

اینجا بخش تصدیق جواب است . مردمی که دعاهایشان مستجاب

شده ،باید جواب بفرستند ،ولی فقط عده ی بسیار کمی جواب می دهند .

مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می توانند جواب بفرستند ؟

فرشته پاسخ داد:بسیار ساده ،فقط کافیست بگویند :

                   «خدایــــــــــــــــا شـــــــــــــکــر»

 


نوشته شده در دوشنبه 92/11/28ساعت 12:10 صبح توسط نــورا نظرات ( ) | |

               

           خداوند همیشه زنده است

                                بنام خـــــــــــــــــدا

مارتین لوتر در زندگی با دشواری ها و رنج های بسیار روبه رو بود .

روزی همسر او متوجه شد که شوهرش غرق در اندوه وناامیدی است.

از آنجایی که او زن با درایتی بود،با دیدن یاس شوهرش ،لباس سیاه پوشید 

و در برابر چشمان او ایستاد !

 

مارتین لوتر پرسید:چرا سیاه پوشیده ای؟

همسرش به آرامی پاسخ داد :نمی دانی که او مرده است؟

مارتین پرسید :چه کسی مرده است؟!

همسرش گفت: خـــــــــــدا!!!

مارتین با حیرت پرسید:چگونه می توانی چنین حرفی را بر زبان بیاوری ؟

چطور ممکن است که خدا بمیرد؟!

همسرش جواب داد:اگر خدا نمرده است ،پس چرا تو این قدر غمگین

و ناامید هستی؟

مارتین بی درنگ متوجه اشتباه خود شد ،از این رو لبخندی زدو...

      شناخت حق،به منزله ی شرکت در تشییع جنازه ی

                      تمام غم و اندوه هاست .

                                 بر گرفته از کتاب تو،تویی؟!


نوشته شده در جمعه 92/11/4ساعت 6:59 عصر توسط نــورا نظرات ( ) | |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت